اقتصاد کنونی با بحرانهایی مثل کرونا و چالشهای متنوع و نوظهوری مواجه شده است و پایداری بازار با هیچ فرمول و نظریه علمی یا تجربی همخوانی ندارد.
اصولا تئوریها در شرایط پیشبینی شده و مبتنی بر تحلیلهای واقع گرایانه ارائه میشوند، سپس با تطبیق سطح ارزشی با وضعیت موجود و فضای حاکم نزدیک میگردند.
به بیان دیگر ابتدا برنامهها و آنچه که قرار است ارائه شود با اجرای نظریات تکمیلی کارشناسان انجام شده و سپس معضلاتی که در این میان مشاهده شده است مورد بررسی قرار میگیرد.
این روند کوتاهترین و اصولیترین مسیر برنامهریزی و اجرا در هر پروژهای است که در صورت حداقل فعالیت و انجام وظیفه عاملان به نتیجه خواهد رسید اما علت اصلی عدم پیشبرد برنامهها وطرحها استفاده از افراد غیر متخصص و عدم برنامهریزی و متعاقبا اجرای مفید آن است.
متاسفانه چرخه انجام طرحها به وضعیت ناهمگونی تخصص و تعهد مبتلا گردیده است. شخص نمایی، طرح نمایی، شعار پذیری، اعتراض به برخی کارشکنیهایی که ارتباطی به حوزه مربوطه ندارد، چند جلسه تشریفاتی و … نهایتا یک تور سیاحتی رفت و برگشت اداری نامههایی با امضاها و پارافهای رنگارنگ که خیلی زود به دست فراموشی و بایگانی سپرده میشود.
در حال حاضر موج جدید بیماری کووید19 همه چیز را در جهان تحت تاثیر قرار داده، تلفات جانی، مبتلایان و بیماران بستری شده، همگی قابل آمار گیری و شمارش و ارزیابی هستند. اما تلفات اقتصادی و افت شاخصهای مالی و بازارهای مربوطه فراتر از محاسبه و ارائه آمار می باشد.
شاید بتوان گفت این بیماری افزون بر تهدید جان انسانها و بالا بردن آمار قربانیان، طاعونی اقتصادی بر دوش تمام کشورهای جهان شده است که ما هم علاوه بر مشکلات همیشگی درحال حاضرغرق در شرایط بحرانی آن
گشتهایم.
صرف نظر از بحرانهایی که در موج های این سونامی و مقاطع مختلف بر گرده اقتصاد جهانی سنگینی نموده، این مشکل نباید به معنای تعطیل شدن و از کار افتادن چرخه مالی اقتصادی جوامع در وضعیت بحران موجود باشد که در کشورهای دیگر این مدیریت را شاهد هستیم.
کشور ما در کارنامه اقتصاد بحرانی خود، دهها مشکل تحمیل شده، فشارهای مالی و اقتصادی، هشت سال دفاع مقدس و… را دارد.
اگر بگوییم بحران تحریم و کرونا کمتر ازآن شرایط بحرانی است، حرفی بی ربطی نزدهایم. به هر حال رسیدگی به تمام موارد مستلزم مدیریت لایق، با کفایت و بدون شعاری است که فقط با حضور در عرصهها به حل واقعی معضلات بپردازد. متاسفانه صنعت ما بدون مدیریت و کارآفرینی در نابسامانیها دست و پا میزند.
همان گونه که قبلا هم اشاره شده اساس برنامهریزی هر سازمان، مجموعه، صنف و حتی بازار بومی، چه شهری و چه کشوری و امثالهم به نوعی کد ملی آنها شامل اعداد و ارقامی نظیر: مدیریت،آراستگی واقعی، سامان و نظام،تجربه، اشراف بر عرصههای مختلف صنعت مرتبط، اطلاعات کافی از مسائل اقشار گوناگون (چه از بعد ظاهر و یاساختار تخصصی)،کارنامه عملکرد، کفایت سواد و فهم اجرایی آنها و البته همگی مبتنی بر آمار و ارقام درست است.
معیارها و ایفای وظایف تقسیم بندی شده، لزوم اعمال و حضور دهها نوع مدیریت را بر مبنای دید متخصصان سبب گردیده و هر کدام از آنها تواناییهای سازماندهی و رهبری حیطه خاص خود را دارد.
از آنجا که در این مبحث، حیطه بازار کسب و کار مد نظر است و همیشه معیار در مباحث گوناگون، طرح آن در چارچوب بازار و فرهنگ کسب و کار بوده، اولویت برنامهریزی و مدیریت انجام پروژهها را از این منظر به 10 مورد اساسی ذیل تشریح میکنیم.
این نکته را مجددا یادآور میشود که موارد مذکور، صرفا گزیدهای از دهها مدیریت است و فقط بر اساس سوق دادن نظرات به حل معضلات موجود، بخصوص مدیریت تحریم و کرونا و به طور کلی بحران نگاشته شده است .
اگر بخواهیم فرایند پیشبرد برنامهریزی و اصلاح این چرخه معیوب را تشریح کنیم، اولویت دستهبندی را طبق ده گروه زیر قرار دهیم: