«پدر و پدربزرگم کفش چرمی میدوختند. دوران کودکی در عراق زندگی میکردیم که در پی تیره شدن روابط ایران و عراق، ایرانیها را از عراق بیرون کردند و ما به ایران بازگشتیم و پس از آن تولید کفش را شروع کردیم». این سرگذشت حسن پورشریف، مدیر کارخانه نسرین پلاست است که با بازگشت به ایران از شاگردی شروع کرد و هماکنون مدیر چند کارخانه کفش در قم است.
حسن پورشریف صاحب برند نسرین پلاست در گفتوگو با مجله اخبار صنعت چرم و کفش عنوان کرد: پدر و پدربزرگم کفش چرمی میدوختند و مشتریهای خاص و سفارشی خود را داشتند. آن زمان ما در عراق زندگی میکردیم و دوران کودکی من در عراق گذشت. اواخر دهه 40 در پی تیره شدن روابط ایران و عراق، ایرانیها از عراق بیرون آمدند و ما نیز به ایران بازگشتیم.
ابتدا برای زیارت به قم آمدیم و قصد داشتیم که پس از آن برای کار به تهران برویم تا پدر یک حجره اجاره کند و کار کفاشی را دوباره از سر بگیرد. اما تهران برای ماندن ما سخت بود و این شد که در قم ماندگار شدیم. پدر در منزل کار کفاشی میکرد و کفشهایی که میساخت را من میفروختم. من آن زمان نوجوان بودم و علاقه زیادی داشتم کار کنم و کمک درآمد خانواده باشم. از افراد سرشناس قم همچون محمد آقاجانی، صدیقیان، محمد خلیلزاده، عباس خالقی، جواد مسبح نیز کفش خریداری میکردم و میفروختم؛ همه این بزرگان بسیار هوای من را داشتند؛ روح همه آنها شاد.
۲۲ ساله بودم که وارد کار تولید شدم. اوایل انقلاب یعنی حدود سال ۱۳۵۸ سه نفر با یکدیگر شریک شدیم و کار خود را با ماشین آغاز کردیم. یک ماشین تعمیر شده اما باکیفیت را خریداری کردیم. آن زمان میگفتند که قالب استادرضا سرخحصاری خیلی خوب است اما ما نمیدانستیم که ایشان کیست، به همین دلیل به تهران آمدیم و پرسان پرسان او را پیدا کردیم و از ایشان شش قالب گرفتیم. من دمپایی ساده مردانه با مواد کهنه تولید میکردم که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. یکی از شرکا بعد از ۱۱ ماه از ما جدا شد و دو نفر ماندیم، بعدها شریک دیگرم نیز مستقل شد و خودم به تنهایی کار را ادامه دادم. سال ۱۳۶۳ زمینی در جاده قدیم تهران خریداری کردم و به تدریج یک سالن و یک دفتر در آن ساختم.
پورشریف در ادامه گفت: بهتدریج با سعی و تلاش بسیار کار را ادامه دادم. همیشه معنقد بودم باید خطر کرد و با تلاش کار را ادامه داد. جوانان باید فعال باشند و کار را پیگیری کنند و از ادامه روند کار خسته نشوند. تلاش کنند، خدا نیز به آنها کمک خواهد کرد. ما از صفر کار را آغاز کردیم و چند بار نیز در زمینه مالی به مشکل خوردیم و به نقطه صفر رسیدیم اما ناامید نشدیم و با توکل به خدا ادامه دادیم و البته دوستانی بودند که همواره در زمان مشکلات کنار ما بودند و ما همواره دعاگویشان هستیم.
نسرین پلاست چگونه متولد شد؟
حسن پورشریف پنج فرزند دارد، سه پسر و دو دختر که پسرها و دامادهایش نیز در حال حاضر در تولید دمپایی و کفش مشغول به فعالیت هستند. پسران پورشریف از سال ۱۳۷۰ وارد کار شدهاند و کار پدر را ادامه میدهند.
یکی از پسران پورشریف در ادامه گفت وگو گفت: کار را از سال ۱۳۵۷ با نام نسرین آغاز کردیم تا سال ۱۳۸۳ ؛ در این سال در شکوهیه یک شرکت تاسیس کردیم و برای تولید گرانول، نسرین پلاست را به ثبت رساندیم و از آن زمان به بعد، ما به نام «نسرین پلاست» شناخته شدیم. در آن زمان دو دستگاه جکی داشتیم. من و برادرم تابستانها نزد پدر میآمدیم و کار میکردیم و او به ما دستمزد میداد. بعد از ورود کامل ما به کار، پدر یک زمین و دستگاه اتوماتیک PVC خریداری کرد. البته پیش از PVC ، به مدت یک سال با دستگاهی مخصوص تولید کفش ورزشی کار میکردیم. پس از آن دستگاه اتوماتیک انگوری زنانه آوردیم که این کار فروش بسیار خوبی برای ما به همراه داشت.
کار را توسعه دادیم تا اینکه سال ۱۳۸۳ یک زمین به متراژ ۷ هزار متر در شکوهیه خریداری کردیم و نسرین پلاست را ثبت کردیم و با سه خط گرانول PVC کار را آغاز کردیم. سال ۱۳۸۴ مواد و دستگاه EVA را وارد کردیم. EVA در آن زمان در ایران بسیار کم بود و ما در تهیه مواد اولیه بسیار اذیت شدیم. فروشندگان نیز به ما پیشفروش نمیدادند و از آنجا که میزان تولید ما بالا بود پدر پیشنهاد کرد، خط تولید آن را خریداری کنیم و با ۱۶۵ هزار دلار خط آن را خریداری کردیم و دو ماهه دستگاه وارد شد و مواد اولیه آن را نیز وارد کردیم و روی خط تولید قرار گرفتیم. فرمول خاصی پیدا کرده و تولید کردیم. تا اینکه سال ۱۳۸۸ نیز فروشگاه عالیباف را خریداری کرده و کار را توسعه دادیم.
در تمام این دوران زیر سایه پدر کار میکردیم و خداروشکر شرایط تولید نیز خوب پیش میرفت، در کنار پدر این مسیر را ادامه خواهیم داد و برای پیشرفت صنعت تلاش خواهیم کرد.