در ادامه بحث ضرورت بازیابی و مدیریت بازار کسب و کار بحران زده، در این شماره دومین شاخص و عامل بسیار حیاتی را مورد بحث قرار میدهیم. هرچند که تمام موارد یاد شده به نوع خود نقشهای برجسته و نافذی دارند اما شاید بدون اغراق بتوان گفت یکی از حیاتیترین عوامل این دایره اقتصادی مدیریت نیروی انسانی است.
متاسفانه وجود این سرمایه و پتانسیل بلا توجه در کشور ما آمار بالایی را بیان میکند و تعطیل شدن تعداد فراوانی کارگاهها و کارخانجات نمودار آماری این تعداد شیب را تصاعد میبخشد.
اشتغال در عرصههای بی در و پیکری مثل اسنپ یا پیک موتوری و امثالهم به عنوان آخرین پناه این نیروها شاهد این مدعا است. آمارهای تقریبی حاکی از اشتغال سه میلیون و چهارصد هزار نفر در اسنپ و یک میلیون و پانصد هزار نفر در تپسی است که متاسفانه هر روز بر این تعداد افزوده میشود و سطح تحصیلات یا تخصصها و فن و حرفههایی که در این خیل عظیم مشاهده میگردد به هیچ وجه مناسب وضعیت آنها نیست.
در این عرصه بسترهای آموزش فنی و حرفهای میتواند نقش بسزایی در هدایت بسیاری از نیروها به سمت و سوی مراکز اشتغال داشته باشد. البته عبارت یا نام فنی و حرفهای به سرعت در ذهن شنونده بخصوص افراد جویای کار مد نظر، مفهوم مراکز آموزشی دورهای است کوتاه مدت و صرفا حاوی تئوری که فقط برای پرکردن یک دوره زمان معینی سودبخش است.
اگر این چارچوب را محدودتر در نظر بگیریم خواهیم دید که گروه نیروی انسانی طبقه معمولی که همان کارگر ساده را تشکیل میدهد، با تضمین شاغل شدنش پس از دوره کاری کوتاه مدتی با آمار چشمگیری به سوی حرفه مورد علاقه خود رو می آورد و ازدحام و ترافیک انسانی اسنپ و تپسی تا حدی متعادل میشود. متاسفانه تجزیه و تحلیل نیروی انسانی با عدم کارآییهای مدیریتی از عرصهای که باید و شاید فاصله زیادی دارد.
این نوع بیکاری را اصطکاکی تعریف کردهاند که شامل کسانی میشود که شغل قبلی خود را به دلایلی رها کرده و به امید یافتن شغلی بهتر در جستجو هستند. همچنین کسانی را که به تازگی در حال ورود به بازار کار هستند شامل میشود. البته این نوع بیکاری کوتاه مدت است و در تمام کشورها وجود دارد اما این وضعیت در هر کشوری با توجه به برنامهریزی و مدیریتهای حاکم متفاوت است.
در آماری که دانشگاه فنی و حرفهای با بیش از 176 آموزشکاه ارائه نموده بیش از 170 هزار دانشجو را در شمار محصلین خود معرفی نموده است.
برنامهریزی منابع انسانی را در قالب سیستمهای اطلاعاتی و پردازشی این اطلاعات ارائه نموده اما همانگونه که کرارا در مباحث و موارد مرتبط قید گردیده، این آمار و بیلانها باید پس از پردازش در فضای تئوری و دانشگاهی، بسته به نوع و کارآییها وارجحیتها سازماندهی شوند و به متولیان اشتغال مرتبط با آنان معرفی گردند.
افرادی که در یک سازمان کار میکنند منابع انسانی تلقی میگردند، نقش دانش مدیریت منابع انسانی بهبود ارتباط درون سازمانی و مدیریت هر آنچه که به نیروی انسانی مربوط است را آنالیز مینماید. البته در اینجا سازمانی که مد نظر ماست، در واقع مکانهای کار و کسب کوچک، کارگاهها و کارخانجاتی کوچک است که سرمایه در جریانشان قبل از اعتبار و نقدینگی، نیروی انسانی مد نظر باشد و سیاستهای خود را برپایه کمک به نیروهای کار طراحی نمودهاند.
نا گفته نماند که علمی شدن مهمترین اقدام در این زمینه بشمار میرود. این اقدام یعنی مدیریت علمی و دنیای امروز با تجزیه و تحلیل دیجیتالی میزان اتلاف و عدم تحقق را به حداقل رسانده است.
همانگونه که قبلا هم موکدا ذکرنمودهام حتی معضل تحریم هم هرچند مشکل ساز و دست و پا گیر، اما قابل کنترل و موازنه پذیر است.
اما آفتی که در این عرصه از دید مدیران، پنهان مانده بیکاری دورهای است. این نوع بیکاری که هنگام رکود اقتصادی رخ میدهد با توجه به افت میزان تولید با کاهش نیروی کار یا توقف فعالیتشان رخ میدهد.
ما در صنف خودمان یعنی تولید و فروش کیف و کفش، بالغ بر سه هزار واحد تولیدی کوچک و بزرگ داریم که علیرغم نیمه تعطیل بودنشان به شرط حمایتهای کسب و کار و توجیه آنها توسط کمیسیونهای آموزشی، حاضر به مساعدت و همکاری هستند.
بسیاری از فعالان صنف اطلاع کاملی از بالغ بر20 رشته در دانشگاه پیام نور و بیش از صدگزینه قابل استفاده در مراکز فنی و حرفهای ندارند.
این سرمایه که در اختیار برنامهریزان هدایت نیروهای داوطلب و جویای کار به چشم میخورد، بین بسیاری از نهادها و سازمانها و بانکها یا دانشگاهها تفاهم نامههایی یکساله را عرضه میکند که تاکید بر مساعدت طرفین در راستای ارتقا سطح سواد آنان باشد. هر کدام از دو طرف از وجود زمینههای مشترک همکاری سخن گفته و بر لزوم استفاده از این زمینههای یاد شده تاکید میکند.
قطعا تشکیل یک جلسه انصافا دید و بازدید و عکس گرفتنها هنگام رد و بدل نمودن کاغذ تفاهم نامه نخواهد بود و نباید باشد.
موارد مختلف آموزشی و پژوهشی برای همکاریهای دو جانبه باید مورد هم اندیشی و تبادل نظر قرار گیرد. توضیح توانمندیها و سابقه آموزشی و پژوهشی این واحد، پیشنهاداتی برای همکاریهای دو جانبه جهت برگزاری دورههای تخصصی و عمومی مرتبط با صنعت مد نظر با اعضای صنف باید مبادله بشود .
این توضیحات و اتفاقات مبنای تامین و ساماندهی سرمایه نیروی انسانی در هر عرصه و صنف است که اعتراف به توان و مدیریتهای نامناسب، خلا دیگری است که جای خالیاش جلوه صنعت ما را نا زیبا نموده و امیدواریم با بکارگیری نیروهای تحصیل کرده و جوان، این تعصب و وابستگی شدید مسندها اصلاح گردیده و با پر شدن خلاهای مدیریتی، اتلاف نیروهای کاری را محدود سازیم.