به عنوان یک خبرنگار نخستین نمایشگاهی که تجربه کردم امپکس بود. افشین شادیمهر دستم بگرفت و پا به پا برد تا به من شیوه نگریستن به نمایشگاهی تخصصی و تحلیل آن را آموخت. سالها گذشت و زبان من و کفاشان هر روز به هم نزدیکتر شد و پیوندی قلبی میان من و وضعیت کسب و کار و معاش آنها شکل گرفت. گذر ایام به نحوی بود که علاقه من به بازار و اصناف بیشتر شد و حالا برای یکی از تخصصیترین رسانههای مکتوب در حوزه اصناف مینویسم. چند هفته پیش اما قصه دیگری از سرگرفته شد و این بار، باز هم از افشین شادیمهر و دعوت او از من برای رفتن به شهری که آرزوی دیدنش را داشتم، آغاز شد. به این ترتیب من مهمان تبریز شدم. آنجا به چیزهایی دل خوش کردم و از نواقصی هم رنجیدم.
شهرک صنعتی مدرن کیف و کفش چالیش همان چیزی بود که بیش از هرچیزی دلم را خوش کرد؛ به پیشرفت، آبادانی و از همه مهمتر انگیزه و وحدتی که در میان این صنف دیدم. همان وحدت همیشگی بود این بار اما از یکی از فعالان صنعت لوازم خانگی منشا میگرفت.
قرار است شهرک صنعتی مدرن کیف و کفش چالیش به همت بخش خصوصی ساخته شود. این یکی از مهمترین اتفاقهایی است که در تبریز در حال وقوع است و سر منشاء آن مردی است که مهرش بر دل همه یا حداقل بیشتر اهالی صنف و صنعت کیف و کفش نشسته است. فرصتی بهدست میآید و با پسر خلفش، امیر باقری مدیر این شهرک صنعتی به گفتوگویی مینشینم. او در این مصاحبه گفت: تلاش ما این است که کاری متفاوت کنیم و شهرکی مدرن بسازیم. خیلیها هستند که کاری را شروع میکنند، نمونهای را از جایی بر میدارند و آن را اجرا میکنند اما ما میخواهیم که کارهایی جدید در این شهرک صنعتی انجام دهیم.
وی افزود: تا سال گذشته مجوز این شهرک برای صنعت لوازم خانگی بود و شهرک لوازم خانگی چالیش نام داشت ولی زمانی که رئیسجمهوری به تبریز آمد و دیدار سرزدهای از بازار کفش تبریز کرد همه چیز عوض شد. همان طور که میدانید صنعت کفش یکی از صنایع کهن استان آذربایجان شرقی است اما در چند سال گذشته نه تنها پیشرفتی نکرده بلکه به موجب شرایط بد اقتصادی کمی هم پسرفت داشته است. به همین جهت در این بازدید، کارخانهداران و فروشندگان کفش گلایههای خود را با رئیسجمهوری مطرح کردند و ایشان هم تصمیم گرفت کارگروهی در استانداری تشکیل شود.
باقری ادامه داد: در این مرحله ما به این نتیجه رسیدیم که جذابیت شهرک صنعتی کیف و کفش از لوازم خانگی برای ما خیلی بیشتر است. چرا که لوازم خانگی منطقهای را در اختیار داشت اما کیف و کفش نیازمند این فضا بودند. فعالان این صنوف میگفتند که ۱۰ سالی است به دنبال فضایی به عنوان شهرک تخصصی هستند. پس شهرک را به استانداری معرفی کردیم و مذاکرات و نشستهایی با اتحادیههای وابسته داشتیم. زمین شهرک را دیدند و پسندیدند و نخستین قراردادمان را اواخر شهریور سال گذشته (۹۷) توانستیم ببندیم و فروش زمینهای شهرک تخصصی کیف و کفش را آغاز کردیم.
وی ادامه داد: قراردادی با انجمن و اتحادیه بستیم که در همین قرارداد استانداری و اداره کل صنعت، معدن و تجارت ناظر بودند و خودشان هم امضایی بر این قرارداد داشتند.
باقری یادآور شد: در ۶ ماه نخست توانستیم بیش از ۶۰ درصد زمینها را بفروشیم و این به معنای استقبال خوب صنف کیف و کفش از این شهرک است.
این چهره جوان درباره طرحهایی که در این شهرک دنبال میشود هم گفت: چندین طرح در این شهرک داریم که اجرای بعضی از آنها را شروع کردهایم. در تبریز بیش از ۳ هزار کارگاه به عنوان صنایع زیر دست کیف و کفش فعال هستند و… در مناطق مختلف تبریز درحال کارند. بعضی از آنها در منازل مسکونی کار میکنند. پاساژهایی با مغازههای کوچک ۸ متری و ۱۰ متری دارند که فضای آنها غیر استاندارد است و هر سال شاهد آتشسوزیهایی در این صنف هستیم. به عنوان نمونه چند روز پیش از عید نوروز یکی از این مغازههای غیراستاندارد آتش گرفت و دو پسر ۱۷ و ۱۸ ساله آنجا سوختند و متاسفانه فوت شدند.
وی افزود: بنابراین با اتحادیه و انجمن صحبتهایی کردیم و طرحی ارائه دادیم که کارگاههایی استاندارد بسازیم به طوری که ارتفاع سقف آن بالا باشد، مجهز به سیستم اطفای حریق، اعلام حریق، پلههای فرار، تهویه مرکزی و… باشد. چراکه فعالان این صنف به علت استفاده از بنزین، چسب و… در معرض خطر آتشسوزی هستند. مهندسان ما طرحهایی بر اساس نیاز آنها ارائه دادند و بر همین اساس ساختمان استاد شهریار در حال ساخت برای صنف پایین دست کفش و دستدوزان است. این فضا خلاف آنچه تاکنون در آن مشغول کار بودهاند از نظر ایمنی در برابر آتش تامین است و نور و شرایط محیطی مناسبی دارد.
باقری بیان کرد: خیابانی را به اسم امیر کبیر طراحی کردهایم که به جای آسفالت سنگ فرش میشود. این محیط ۱۵۰ متر جلوتر از ورودی شهرک قرار دارد. در آنجا مغازههایی ۳ طبقه در قالب یک انباری، فروشگاه ۱۰۰ متری و دفتر ۱۰۰ متری طراحی شدهاند که مخصوص فروشندگان مواد اولیه و تاجران است. آنها میتوانند شو روم هم آنجا داشته باشند.
این شهرک در مسیر جاده ابریشم است و در نظر داریم در فاز بعدی برای تولیدات داخلی نمایشگاهی هم داشته باشیم. میخواهیم پاساژهایی داشته باشیم که کل محصولات داخلی در آنجا فروخته شود. یک سری مراکز تفریحی و رفاهی هم در برنامهها دیدهایم که امیدواریم بتوانیم به مرحله اجرا در آوریم.
وی افزود: به طور کلی در نظر داریم به پراکندگی فعالان این صنف پایان دهیم، درحالحاضر از کشورهای دیگر برای خرید به ایران میآیند اما چون انسجامی بین ما نیست بازار صادراتی تبریز در شرایط مناسبی قرار ندارد و امیدواریم جمع شدن فعالان این صنف در این شهرک موجب افزایش همکاریهای درون گروهی شود.
باقری گفت: پیشبینی میکنیم کارخانههای کفش ماشینی جزء نخستین واحدهایی باشند که فعالیت خود را در این شهرک آغاز میکنند چرا که بعضی از آنها پروانه ساخت هم گرفتهاند و امیدوارم از سال آینده شاهد باشیم که محصولات نهایی از این شهرک بیرون رفته و به بازار میرسد.
حاج آقا باقری پدر امیر باقری به عنوان سرمایهگذار اصلی این شهرک در نشستی که برای تشریح پیشرفت ساخت این شهرک صنعتی با حضور روسای اتحادیههای صنفی مربوط در دفتر این شرکت تشکیل شد، گفت: ما مجوز این شهرک را برای لوازم خانگی گرفته بودیم اما بعد از مدتی تصمیم گرفتیم تا کمکی به صنوف کیف و کفش کنیم. مجوز برگزاری نمایشگاه برای این صنف از اداره صنعت، معدن و تجارت گرفتهایم که در این فضا برقرار شود. در نظر داریم که غرفههایی آماده کنیم که دیگر کسی هزینه گزافی برای ساخت غرفهها نپردازد و امیدوارم که دست بهدست هم دهیم تا بتوانیم این طرح را پیش ببریم. از فعالان این صنف انتظار داریم که در این طرح مشارکت داشته باشند تا بتوانیم تا جایی که از دستمان بر میآید به این صنف کمک کنیم.
افشین شادیمهر مدیر مسئول مجله اخبار صنعت چرم و کفش نیز در این نشست گفت: با آقای باقری سفری به ترکیه داشتیم. ترکیه دو شهرک مشابه شهرکی که در حال ساخت آن هستیم، دارد که خرده فروشی، خانه کارگری، فروشگاه، لوازم، مسجد و… در آن تعریف شده است. ما از آن بازدیدی داشتهایم و میخواهیم چنین کاری را در تبریز برای نخستین بار در ایران انجام دهیم.
وی افزود: لازمه اجرای این طرح مشارکتی ملی است. به پشتوانه انجمن و اتحادیه این شهرک ساخته میشود و مراحلی از ساخت آن نیز آغاز شده است. بنابراین از همه سرمایهگذاران دعوت میشود که در شکل گیری این شهرک مشارکت کنند.
خرنگار: مژده پورزکی