عبادالله یوسف زاده سال 1337 در اردبیل متولد شد. وی در سال 1357 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی دیپلم گرفت و در دانشگاه تبريز قبول شد اما به دليل اتفاقات آن سالها از جمله انقلاب فرهنگي از رفتن به دانشگاه باز ماند. وی بعد از چند سالی موفق شد به دانشگاه برود و در سال 1364 از رشته شیمی فارغ التحصیل شود. یوسف زاده در حال حاضر مهندس چرم است. از جمله فعاليتهاي وي بررسی استانداردهای چرم است. وی که رئیس کمیته فنی کمیته متناظر ایزو در زمینه چرم و همچنین کارشناس رسمی استاندارد است تا کنون دو پیشنهاد برای تدوین استاندارهای بین المللی داده و آن پیشنهادات نیز مورد قبول واقع شده است.
وی به عنوان مدرس دانشگاه و کارشناس چرم در برنامه «ساعت صنعت» به بحثهایی در زمینه بازارهای صادراتی و جایگاه بینالمللی صنعت دباغی و همچنین تلاش برای تامین مواد اولیه و بحث رویارویی با رقبای دیگر در کشورهای هدف و کاهش قیمت تمامشده و تقویت زیرساختها و استانداردها در این صنعت پرداخته است که در ادامه میخوانید.
مردم ایران به دلیل شرایط آب و هوایی چندان لباس چرم نمیپوشند
کشور ایران تقریبا در یک منطقه گرمسیری قرار دارد و مصرف چرم به عنوان لباس در آن چندان متداول نیست. به صورت میانگین سالانه در کشور 28 میلیون جلد پوست گوسفندی، حدود 5 میلیون جلد پوست بز و 2/2 میلیون پوست گاو استحصال میشود و با توجه به استحصال بالای پوست گوسفندی بیشتر آن صادر میشود چراکه تنها 5 میلیون جلد به مصرف داخلی میرسد و مابقی آن باید صادر شود که این صادرات یا باید به صورت سالامبور انجام گیرد که راحتترین نوع صادرات به شمار میرود و یا به صورت بهینهتر و به شکل چرم یا کالای چرمی.
با توجه به تحقیقاتی که پانزده سال پیش از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام گرفته است، ما در زمینه دانش فنی و مدیریت از 100 امتیاز تنها 30 امتیاز و در زمینه ماشینآلات 45 امتیاز داریم، از این رو صنعت چرم نیاز به نیروی متخصص دارد تا بتواند سالامبورها را به چرم تبدیل کند که اگر این کار انجام شود صادرات ما به سمت محصولی با راندمان بالا پیش میرود که سودآوری بالاتری را نیز به همراه خواهد داشت، این در حالی است که در حال حاضر ما خام فروشی میکنیم.
در زمینه استانداردهای چرم مشکلی نداریم
کارخانههای ما با استانداردهای بینالمللی بهویژه در زمینه پوست گاوی مشغول به تولید هستند. حتی پوست گاوی ایران به صورت چرم گاوی صادر میشود. صادرات ما تنها سالامبور نیست ولی چون میزان صادرات سالامبور بالاست بیشتر به چشم میآيد.
مصرف پوست گاو در کشور بالاست و روز به روز نیز در حال افزایش است. حتی در برخی از ساختمانها همچون ساختمان مجلس شورای اسلامی یا برج میلاد یا سالن کنفرانس سران اسلامی از مبلهای چرمی استفاده میکنند و این موضوع مصرف چرم گاوی را بالا میبرد. این قبیل مصارف، مصرف چرم گاوی را افزایش داده است علاوه بر آن ما صادرات چرم گاوی نیز داریم. اما در مورد چرمهای گوسفندی اوضاع متفاوت است زمینه استفاده از چرمهای گوسفندی به دلیل گرم بودن هوای ایران چندان قابل توجه نیست.
موضوع دیگر این که خانمها بیشتر از چرم استفاده میکنند اما زمانی که بحث مد و طراحی پیش میآید، در کشور چندان خواهانی ندارد. از این رو اگر بخواهیم این سالامبورها را تبدیل به چرم کرده و صادر کنیم با یک مشکل دیگری روبهرو میشویم و آن این است که محصولات ما از نظر طراحی عقب تر از محصولات چرمی در سطح دنیا است. بزرگترین مصرفکنندگان چرم کشورهای اروپایی و کانادا هستند و این کشورها به دلیل سردسیر بودن بیشتر از لباسهای چرم استفاده میکنند.
اگر این کشورها بخواهند که به ما سفارش چرم بدهند و ما آنها را تهیه کنیم موضوع این است که روزهای پنجشنبه و جمعه ما و روزهای شنبه و یکشنبه آنها تعطیل هستند و اگر در این بین تعطیلی دیگری وجود نداشته باشد، قادر میشویم با آنها ارتباط برقرار کنیم و این در حالی است که مد موضوعی است که یک شبه میآید و میرود بنابراین نمیتوانیم از لحاظ زمانی به آنها برسیم و آنها هم این موضوع را میدانند و از همین رو ترجیح میدهند از ما به صورت خام خریداری کنند و هر زمان که خواستند محصول نهایی خود را یک شبه تولید کنند و به بازار بدهند.
کشور ما در زمینه استانداردهای چرمسازی در مقایسه با کشورهای دیگر عملکرد خوبی داشته است. ایران در زمینه چرم رویه کفش و لباس پیشنهاد تدوین استاندارد بینالمللی را داده و در حال تدوین آن است. از این رو مشکلی در زمینه استاندارد ندارد. موضوع دیگر آن است که استاندارد چرم در کل دنیا اصلا اجباری نیست و در حقیقت یک موضوع تشویقی است و اجبار زمانی پیش میآید که به مصرفکننده ضرر و زیان جانی برساند.
البته برخی چرمها ممکن است که دچار آلودگی شوند و ما فهرستی از مواد ممنوعه داریم که اصلا نباید در چرمسازی به کار گرفته شوند. برای نمونه ماده کروم 6 که مضرترین ماده در چرمسازی است اگر بیش از اندازه در این صنعت به کار برده شده باشد از تولید آن پیشگیری به عمل میآید.
برخی مشکلات ما بیشتر در حوزه فنی و بعضی ماشینآلات است و به تازگی با توجه به شرایط اقتصادی پیش آمده، بحث استفاده برخی مواد شیمیایی در چرمسازی نیز مطرح است. تنها 2 درصد مواد اولیه مورد نیاز چرمسازی در داخل موجود است که آن هم مواد عمومی مانند برخی صابونها و … هستند، در حالی که اصل مواد شیمیایی در چرمسازی همگی خارجی هستند که باید وارد شوند که این روزها تامین مواد اولیه چرم بهدلیل تحریمها مشکلساز شده است. زمانی در ایران دو کارخانه، کروم تولید میکرد اما در حال حاضر این دو کارخانه تعطیل شدهاند و اگر دو سال پیش کروم را 5 هزار تومان خریداری میکردیم هماکنون قیمت آن به 25 هزار تومان رسیده است.
تفاوت چرم طبیعی با مصنوعی
چرم طبیعی از یک حیوان و موجود زنده گرفته شده است، دارای توان تنفس است و کفش چرمی که با چرم طبیعی تهیه میشود، تمام امراض پا را رفع میکند و عرق پا میگیرد، اما چرم مصنوعی در حقیقت فومهایی هستند که روی آن را با پلیمرهای خاصی میپوشانند، از این رو این چرم قادر به تنفس نیست و نمیتواند هوا را رد و بدل کند بنابراین کفشهای اینچنینی بلافاصله بو میگیرند و پس از مدتی پای فرد را داغ میکنند و شخص خسته میشود. البته تشخیص چرم طبیعی با چرم مصنوعی از روی ظاهر بسیار مشکل است چون فومها را به گونهای میسازند که بسیار شبیه چرم است اما اگر بتوانیم پشت چرم را ببینم، قابل تشخیص است. از سوی دیگر از بوی چرم نیز میتوان چرم طبیعی را تشخیص داد، چراکه بوی چرم طبیعی مشخص است این در حالی است که چرم مصنوعی بوی خاصی ندارد. در نهایت با شعله هم میتوان آن را تشخیص داد که کدام طبیعی و کدام مصنوعی است.
تولید چرم با خز میتواند بازار مناسبی ایجاد کند
ما در زمینه چرم گاوی به دلیل مصرف بالای داخلی و رشد روزافزون آن قادر به صادرات نیستیم و حتی مجبور به واردات هم هستیم. اما اگر سالامبور گوسفندی را تبدیل به لباس کنیم، میتوانیم حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و حتی چرم ایران میتواند در این زمینه نمونه باشد.
از آنجا که ایران یک کشور چهار فصل است، در هر منطقهای میتوان از حیوانات استحصالهای خاص و مختلف داشت و این میتواند یک مزیت در زمینه چرم ایران باشد که میتوانیم از این مزیت استفاده کنیم. برای نمونه یک نوع چرم در برخی مناطق مشهد بهترین چرم برای خز بهشمار میرود اما موضوع این است که در ایران اصلا تولید خز نداریم اما اگر در بازارهای ایران بتوانیم تولید چرم و خز داشته باشیم، قادر خواهیم بود که بازارهای صادراتی خوبی را ایجاد کنیم.
تا پیش از انقلاب یک واحد تولید خز داشتیم که هماکنون این واحد از بین رفته، در حالی که خز بهترین گزینه برای صادرات است. اما اگر بخواهیم چرمهای گوسفندی را صادر کنیم باید در زمینه دانش فنی هزینههایی را انجام بدهیم و همچنین ماشینآلاتمان را بهروز کنیم. برای نمونه کشور ترکیه روی پوست گوسفندی با خز کار میکند و به صورت کامپیوتری آن را به شکل پوست پلنگ و ببر در میآورد و در نهایت به صورت پالتو میفروشد که همین کار آنها سبب ایجاد ارزشافزوده بسیار بالایی میشود اما در ایران چون این امکانات وجود ندارد از این قبیل کارها انجام نمیدهیم.
مشکلات صنعت چرم بعد مدیریتی دارد
در سال 1344 سازمان فائو همزمان در ایران و ترکیه مرکز پوست چرم را پایهگذاری کردند، ایران در دهه 50 مرکز ایزو چرم آسیا بود اما بعد از انقلاب این مرکز به اداره کار واگذار شد که پس از آن نیز منحل شد، در حالی که ترکیه دانشگاههای خاص چرم دارد که در حد دکترا در این رشته تحصیل میکنند اما ما در این صنعت درجا زدیم. در کشور به این بزرگی با این همه دانشگاه، در برخی رشتهها تنها در حد دو واحد چرمسازی ایجاد کردهایم.
دانشگاه آزاد رشته چرمسازی را تعطیل کرد و در واحد علمی – کاربردی در «چرم شهر» رشته چرمسازی نفسهای آخرش را میکشد، چرا که دانشجویان با توجه به آینده شغلی چرمسازی این رشته را انتخاب نمیکنند. بنابراین مشکلات صنعت چرم بیشتر بعد مدیریتی دارد در حالی که در چرمشهر آزمایشگاههای استانداردی وجود دارد و با گواهینامه صادراتی کار میکنند.