رنگ لباس افراد بيشتر از همه بر هيجانات تاثير ميگذارد. هيجانات رفتار افراد را به طور غيرمستقيم تحت تسلط خود قرار خواهند داد. هر رنگ شخصيت روانشناختي کاملاً مستقلي دارد. در ادامه به اثرات رواني رنگها اشاره خواهیم کرد.
سفيد: پاکي و خلوص را القا ميکند و رنگي فعال است.
سياه :تيره، غليظ و غيرفعال است.
خاکستري :شخصيت مستقلي ندارد و يادآور ترس و يکنواختي است.
سبز: از تمام رنگها آرامتر است و حالتي از آرامش دنيوي و رضايت از خود دارد.
قرمز :دلالت بر استحکام، سرزندگي، قدرت و مردانگي است. جديت و وقار و جذابيت را القاء و توجه را جلب ميکند. کاربرد رنگ قرمز مناسب لباسهاي ورزشي و اسپرت است.
صورتي: مهرباني و ملايمت رؤيايي و طبيعت زنانه و عاطفه را بيان ميکند.
زرد: درخشانترين رنگ، سرزنده و جلب توجه کننده و يادآور قدرت است و برخلاف آبي هيچ عمقي از آن احساس نميشود و کاملاً بيپروا و برونگرا است. استفاده از لباس زرد موجب آرامش ميشود. زرد طلايي بسيار فعال و نافذ است و وقتي با قرمز ترکيب شود، احساسي از شادي و رضايت را بوجود ميآورد.
نارنجي: بيشتر از قرمز بيانگر ارتباط و تلألؤ است. فعال و دلنشين است و سريع پذيرفته ميشود.
آبي: رنگي عميق و زنانه و نشانه بلوغ و پختگي است، آرام و درونگراست و طراوت، پاکيزگي و تازگي را القا ميکند، به خصوص زماني که در مجاورت سفيد قرار ميگيرد، آبي عاليترين رنگ براي برقراري تعادل است.
آبي روشن: بيتفاوتتر و در عين حال رؤيابرانگيز است .اين رنگ براي تجسم ورزش مناسب است، چراکه جوان و پرانرژي است.
آبي سير :سلطنتي و نشانة تمول است.
آبي فيروزهاي: استحکام زياد و بياني از اشتياق را القاء ميکند.
بنفش: رنگي غمگين و افسرده و مملو از وقار و دلفريبي است، رنگ ملکهها و بيشتر برازندة بانوان است. بنفش کمرنگ فرد را به خاطرات کودکي ميبرد و بيشتر جادويي و سحرانگيز است.
نامگذاري رنگها امروزه بهخودي خود به يک علم تبديل شده است. القاب ساخته شدهاي که به همان اندازه که واضحاند بصري هم هستند.
رنگهاي زنده: رنگهايي قوي، گرم و باحرارت که داراي ترکيباتي شاد و جوان هستند. در اين گروه رنگي، قرمز، نارنجي و زرد، تأثير گذارند. ترکيب رنگهاي گرم در کنار هم جسور، غني و زنده است. ترکيب رنگ قرمز- نارنجي يا مکملش فيروزهاي(سبز-آبي )فعال است و به راحتي جلب توجه ميکند.جلوة رنگهاي قرمز رنگهايي مثل بنفش و قهوهاي را در محل اطراف خود محو ميکند.
رنگهاي رمانتيک: رنگ صورتي القاء کنندة حالتي رمانتيک است.
رنگهاي کاني(خاکي) : اين رنگها گرم و پر از سرزندگي هستند، مانند رنگ سفال يا مس براق شده و ته رنگهاي کاني انعکاس دهندة جواني هستند.
رنگهاي دوستانه: اغلب داراي رنگ نارنجي هستند مانند زرد نارنجي يا زرد کهربايي. نارنجي به عنوان رنگ ايمني در لباس مشاغل کاربرد دارد.
رنگهاي محرک
حس قدرت(دکوراتيو): قويترين ترکيبات پر از هيجان و کنترل، هميشه ترکيبي با رنگ قرمز دارند و مهم نيست که با چه رنگي ترکيب ميشوند. در اين ترکيبات رنگي، رنگهاي متضاد، به ويزه قرمز، وجود دارند.
حس حرکت: روشنترين ترکيبات رنگي هستند که زرد در آنها مرکزيت دارد، مانند رنگ ليمويي. اين رنگها شادابي و سرزندگي را القاء ميکنند.
حس زنانگي: اين رنگها همة رنگهاي چرخة رنگ را شامل ميشوند. رنگهاي يکنواخت و خاموش و مطلق، کاربرد مناسب زنانه ندارند. وجود ملاميت)يک رنگ ملايم نرم کننده(حتي در يک رنگ از مجموعه رنگهاي ترکيبي که نور را به خوبي در خود جذب کند در هر ترکيببندي زنانه ضروري است.
حس تمايل: آنچه امروز مد نباشد ميتواند فردا مد شود .برخي رنگها ميتوانند به طور مطبوع در ترکيب با رنگهاي ديگر شوک ايجاد کنند. سبز يک مثال عالي از اين نوع رنگ است که در اشياء غير متداول استفاده ميشود. اينکه رنگ عالي در ترکيبات رنگي موفق نامحدودي که در مدها استفاده ميشوند نقش دارد، از کفش بسکتبال گرفته تا بلوز و گرمگن، بسيار مهم است. ترکيبي از تضاد دلپسند سبز-زرد، همراه با رنگهاي مکمل ديگر، بسيار زيبا است.
حس طراوت و زندگي: سبز القاءگر سلامتي و خوشبختي است و وقتي با مکملش، قرمز، ترکيب شود، سرزندگياش افزايش مييابد. استفاده از رنگهاي مشابه سبز روي چرخة رنگ ميتواند ترکيبات رنگي قوي خلق کند تا طراوت و سرزندگي القاء کنند.
حس نيروبخشي: ترکيبات رنگهايي که معمولاً بر تازگي دلالت دارند، مانند رنگهاي سبز، آبي يا فيروزهاي و قرمز و نارنجي.
حس سنتي: در ترکيبات رنگ سنتي اغلب از رنگهايي که داراي اهميت تاريخي هستند کپيبرداري ميشود.
رنگهاي آبي لاجوردي، سبز فيروزهاي و طلايي تيره يا بور گندمي و سبز در تهرنگهاي خاکستري شده نمايانگر عمق موضوعات سنتي هستند. ترکيب فيروزهاي با طلايي و سياه القاءکنندة ثروت و توانگري است.
ترکيب رنگي سياه و سفيد در هر زمان کلاسيک و دراماتيک است و در لباس رسمي مردانه حالت زيبايي به اندام ميبخشد. در مد هيچ چيزي جهانيتر از سياه اصل با مرواريد نيست. سياه وقتي با رنگهاي درخشاني مثل قرمز يا صورتي سير ترکيب ميشود، خاطرهانگيز و جوان ميشود.
رنگهاي کلاسيک: ترکيبات رنگي کلاسيک بر قدرت و اقتدار دلالت دارند. آبي سير رنگ اصلي در هر گروه کلاسيک رنگها را تشکيل ميدهد. اين رنگها احساس مسئوليت و اعتماد را القاء ميکنند. اين رنگ در لباس افسران نيروي دريايي و افسران دربار بر اشرافيت و اقتدار در ظاهرشان دلالت دارد. اين رنگ در ترکيب با قرمز و طلايي ملايمتر شده، اما هنوز ثبات و قدرت را القا ميکند. اکثر پارچه و لباسهاي جين به رنگ آبي کلاسيک هستند.
حس خلوص: سفيد رنگمايهاي است که خلوص، پاکي و کلاس را تعريف ميکند. سفيد اميدوارکننده است و القاءگر خوبي و حقيقت. سفيدهاي سرد انعکاس دهندة پاکيزگي يخي هستند. به خصوص وقتي با آبيهاي کمرنگ و سبزهاي آب معدني ترکيب شوند، تناليتههاي گرمتري از سفيد را به وجود ميآوردند که نشان دهندة آسايش و تهذيب است. وقتي سفيد با رنگ قهوهاي روشن (بز) ملايم ترکيب شود، به چشم آرامش مي دهد.
ظرافت: در ترکيبات رنگي که دلالت بر ظرافت و لطافت دارند، فقط از کمترين رنگدانه استفاده ميشود.
در مد، پارچههاي کتاني، ابريشمي، پشمي و مخملي لطيف در تناليتههاي کمرنگ القاءکنندة اثري راحت و توانگر براي ايجاد يک حالت کلاسيک هستند.
رنگهاي سياه و سفيد ديد معصومانه و جواني به شخص ميدهند و درحاليکه با بالغ شدن اشاره ميکنند،
همراه با تلألؤ و درخشش هستند. رنگ قرمز نيز احساس جواني را نشان ميدهند.
سياه ميتواند مرموز باشد، حتي گمراه کننده، مثل کلاههاي سياه، چون رنگ سياه بسيار قوي است، حتي يک خط خوب سياه به تنهايي رنگها را در طراحي گرافيکي جدا ميکند.
رنگ سفيد در کنار ترکيبات رنگي شخصيت خود را از دست ميدهد و رنگ سياه باعث جلوهگري بيشتر رنگ مجاورش ميشود، زيرا تضاد رنگي بين آنها باعث جلوهگري حداکثر رنگ ميشود.
حرفههاي شغلي: در اين ترکيبات رنگهاي تيره و خاموش و خاکستري رنگي، حالت يکنواختي ايجاد ميکنند. استفاده از کمي رنگ زنده و مهيج به آن حيات و شادابي ميبخشد.
طرحهايي از لباس که رنگ روشن و لطيفي دارند، نگاه معصومانه و رمانتيکي به شخص ميدهند.
حس آرامش، ملايمت و نرمي: ترکيبات خاکستري يا تهرنگهاي روشن شدهاي از آبي، آرامش، استراحت و سکون را نشان ميدهند. مانند رنگهاي سرد و سايههايي از صورتي و آبي کمرنگ، افزودن اندکي رنگ زنده و گرم به اين ترکيبات به آنها پويايي و تحرک ميبخشد.
در لباسهايي که ساده و ملايم هستند، استفاده از کمي رنگ متضاد و مناسب، به آن هيجان بصري ميبخشد و يک ترکيب زيبا و فرحبخش را به وجود آورد و فرد را به صورت غيرمنتظرهاي جذابتر جلوه ميدهد. بر خلاف ترکيبهاي انرژيزا، ترکيبات ملايم يا خاکستري شده تضاد کمي دارند. اضافه کردن حداقل خاکستري و سفيد به رنگهاي زنده و برجسته در لباس، شکلهاي متنوع، ملايم و لطيفي ايجاد ميکند، مانند آبيهاي خاکستري شده و سبزهاي تيره شده.
انتخاب رنگ لباس
در انتخاب يک لباس مناسب، رنگ يکي از مهمترين عوامل به شمار ميرود. رنگها به آساني قادرند اندام را چاقتر و کوتاه تر يا بلندتر و لاغرتر از آنچه هست نمايان سازند و حتي روي پوست و مو اثر بگذارند، معايب بدن را بپوشانند و اصلاح کنند و محاسن اندام را جلوهگر سازند و فرد را زيباتر و برازنده تر نشان دهند، مشروط براينکه درست انتخاب شده باشند.
از اين رو لازم است علاوه بر شناخت اصول و قوانين مربوط به رنگ، تطبيق اصول و قوانين مزبور را با اندامهاي مختلف و با توجه به رنگ مو، چهره و ساير خصوصيات رنگي فرد بشناسيم.
شايد هيچ چيز به اندازة رنگي که براي لباس خود انتخاب مي کنيم نشان دهندة خصوصيات ما نباشد. پوشاک انتخابي هر فرد يکي از مهمترين عوامل نمودارکنندة ذوق و سليقة شخصي او به شمار ميرود.
رنگ به مد لباس تنوع ميبخشد. براي هر نوع اقدامي لازم است يک رنگ به عنوان رنگ اصلي انتخاب شود. رنگ اصلي که آن را زمينهاي براي رنگهاي ديگر قرار ميدهيم بايد به طريقي برگزيده شود که ترکيبش با بسياري از رنگهاي ديگر امکان پذير باشد و مجموعهاي که بهدست ميآيد، مطبوع و خوشايند جلوه کند.
رنگهاي تيره و خنثي بهترين نوع انتخاب رنگ اصلي هستند، مانند رنگهاي سياه، آبي لاجوردي، قهوهاي و خاکستري. البته رنگهاي روشن نيز ميتوانند مانند يک رنگ اصلي استفاده شوند، ولي بهتر است تنها هنگامي که احساس خستگي کردهايم و ميخواهيم تنوعي در رنگ لباسهاي خود به وجود آوريم، آنها را به عنوان رنگ اصلي بکار ببريم، زيرا رنگهاي روشن بيشتر از رنگهاي تيره جلب توجه ميکنند و ديگر اينکه رنگهاي با شدت بيشتر و به اصطلاح تند، سريعتر از رنگهاي ملايم و با شدت کمتر موجب دلزدگي ميشوند. در هر حال، اگر رنگ اصلي را درست و طبق نقشه و برنامة پيشبيني شدهاي انتخاب کنيم، با نگريستن به لباسهايمان، هرگز احساس يکنواختي نخواهيم کرد.
رنگ لباس وقتي متناسب است که موجب درخشيدن پوست صورت و موي سر بشود و همچنين خصوصيت فيزيکي فرد را بهبود بخشد و محاسن اندام را جلوهگر کند و معايب آن را تا حد امکان بپوشاند.
عواملي که براي موفقيت در اين امر بايد مورد توجه قرار گيرند عبارت اند از اثر نور، سطح پارچه، سن فرد، نوع اندام، رابطة رنگ و افراد، رابطة پوست و مو، موقعيت اجتماعي و فصل استفاده از لباس.
نور: رنگها در شرايط متغير نور، نوع ديگري را جلوه ميکنند و با توجه به ابنکه لباس در روز يا شب استفاده ميشود، بهتر است تحت تأثير نور مربوط پارچه بخريم.
پارچههايي با رنگهاي گرم روشن يا براق اندام را درشتتر جلوه ميدهند و برعکس پارچههايي با رنگهاي سرد، مات، کدر يا تيره فرد را کوچکتر مينمايانند.
فائزه حجازی
ادامه دارد…
مطلب جالبی بود
سپاس..