بها دادن به بخش خصوصی تنها راه خروج از شرایط بد اقتصادی

0
582
محمدعلی صدیقی- اتاق اصناف تبریز

دکتر محمد علی صدیقی عضودوره پنجم هیات رئیسه اتاق ایران پس از گذراندن یک دوره بیماری و بهبودی کامل، در این شماره باز هم مهمان ما شده‌اند. در سفرمان به تبریز قرار ملاقاتی با وی گذاشتیم و از نزدیک جویای حال ایشان شدیم. گفت و گوی مجله اخبار صنعت چرم و کفش با ایشان را در ادامه می‌خوانید.

چه خبر از اتاق اصناف ؟
همانطور که می‌دانید یک دوره 5-4 ماهه از اتاق اصناف دور بودم اما دور کاری انجام می‌دادم و ارتباط نزدیکی در رابطه با بحث‌های علمی، پژوهشی، تحقیقاتی و مشاوره‌ای به اتاق داشتم و از این اتفاق راضی هستم.


کمپین نه به تهران اتفاق افتاد آیا این موضوع برایتان رضایت‌بخش است؟
مطمئنا هر تغییری مشکلات خاص خودش را دارد. همانطور که مستحضر هستید به هر حال تغییراتی که در اتاق ایران رخ داد در۴۰ سال گذشته بی‌سابقه بود؛ یعنی یک کار جمعی بود و به نوعی می‌توان گفت در حال سپری کردن یک دوره گذار هستیم. به عبارت دیگر یک دوره‌ای که اجباراً از دوره سنتی و نگرش خطی خارج می‌شویم و به طرف نگرش سیستمی پیش می‌رویم. تا به امروز۵۰ درصد از آنچه مد نظرمان بود در حال وقوع بوده و۵۰ درصد مابقی هم با همت و غیرت دوستان تا آخر سال تحقق پیدا میکند البته با توجه به شناختی که از منتخبین جدید دارم (۶۰ درصد اعضای اتاق تغییر کردند و ۴۰ درصد مابقی هم مورد حمایت همان 60 درصد هستند) خدا را شکر کارها را خوب پیش می‌برند. نمونه بارزش بحث توافق مالیاتی بود که امسال در رابطه با اصناف یک توافق بسیار خوبی را صورت داده‌اند و آن این است که اکثریت اصناف مالیات سال ۹۷ را مانند ۹۶ سال پرداخت می‌کنند. در واقع در بحث مالیات ما گروه‌های اول و دوم و سوم را داریم که به اصطلاح موضوعات بندهای الف و ب و ج ماده ۹۵ قانون مالیات‌های مستقیم قدیم است.
درخصوص گروه سوم که همان بند جیم بود توافق کردیم کسانی که مالیاتشان زیر دو میلیون و پانصد هزار تومان بود همان مقدار را برای سال 97 پرداخت کنند که اکثریت اصناف کشور را شامل می‌شود و کسانی که بالاتر از این مبلغ بودند افزایش 5 الی 15درصدی داشته باشند.
باتوجه به اینکه اکثریت اصناف مشمول بند جیم هستند مالیات‌شان از این مقدار افزایش پیدا نکرده و این برای اولین بار در طول ۴۰ سال گذشته اتفاق افتاده است. به نظر من این امر حاصل تلاش و شعور جمعیِ اعضای جدید اتاق ایران و یک نقطه عطف در عملکرد اتاق اصناف ایران در دوره ششم می‌تواند باشد. امید است بقیه کارها هم به صورت روال و اصلاح شده بر اساس واقعیت‌های موجود انجام شود. خدا را شکر تا امروز ۵۰ درصد پیشرفت داشتیم و تا آخر سال ۹۸ به نقطه عطفی که هدفگذاری شده خواهیم رسید.


اینکه نماینده آذربایجان در هیات رئیسه اتاق اصناف ایران نیست مشکلی به وجود نیاورده است؟
آذربایجان جایگاه خودش را در اتاق ایران داشته و دارد و همیشه جلوتر از دیگران حرکت کرده است. علی رغم بی مهری دولتی‌ها در این خصوص، با حضور تیم مورد تائید ما در هیات رئیسه اتاق ایران ما به تمام اهداف خودمان رسیده‌ایم من در مصاحبه‌های قبلی هم عرض کردم که من همانقدر آذریم که لر و کرد و اصفهانی و مشهدی و شیرازیم و در عمل هم ثابت کرده‌ام.


از تبریز چه خبر؟
تبریز در بحث‌های اقتصادی و مدیریتی شهر پیشرو بوده و الان همه روی بحث sme ها، صادرات، تولید و رونق تولید که شعار سال است بر مبنای اقتصاد مقاومتی پیش می‌رویم. به هر حال با توجه به اینکه تبریز پل ارتباطی دیگر استان‌های ایران با اروپا است و آذربایجان با ۵ کشور همسایه است، جایگاه و شرایط خاص خودش را دارد. به نظرم تبریز از دیگر جاهای ایران وضعیت بهتری دارد ما می‌گوییم که جایگاه ما بالاتر از این حرفهاست و هنوز به آن نقطه مطلوب نرسیده‌ایم اما به صورت نسبی این روند رو به رشد و رو به جلو را چه در صنعت کیف و کفش و چرم تبریز و چه در زمینه‌های توزیعی داشته‌ایم به عنوان مثال علیرغم اینکه در زمینه خشکبار ما تولیدکننده نیستیم تحولی را ایجاد کرده‌ایم که الان بزرگترین صادرکننده هستیم! همچنین در حاشیه تبریز پایتخت تابلو فرش جهان را داریم که میزان اشتغال‌زایی در آنجا بالاتر از جمعیت آن است و در حقیقت میزان بیکاری صفر است و علاوه بر آن توانستیم از شهرها و استان‌های دیگر نیروی کار وارد کنیم. بنابراین یک شرایط نسبتا مطلوبی را در زمینه تابلو فرش داریم.
علی‌رغم اینکه وضعیت کیف و کفش زیاد مطلوب نیست اما وضعیتمان نسبت به سنوات گذشته رو به بهبود است و اگر از بازار پوشیده تبریز بازدید انجام دهید تغییر وضعیت را خواهید دید.


آتش‌سوزی که در بازار تبریز رخ داد آیا لطمه‌ای به شما زد؟
به طور قطع لطماتی وارد کرده چرا که این آتش سوزی عملاً در مرکز ثقل بازار تبریز در جایی که به اصطلاح در زمینه لوازم آرایشی و بهداشتی فعال بودند رخ داد و ۱۲۰ مغازه یک شبه پودر شد و متاسفانه تجربه تلخ ۱۰ سال پیش دوباره تکرار شد.
همانطور که می‌دانیم بازار به صورت حلقه‌وار به هم متصل است و وقتی 120 واحد صنفی طعمه حریق می‌شود، قطعاً 1200مغازه هم متأثر می‌شود. به هرحال مراودات مالی، چک، حساب‌های دفتری، خرید، فروش و غیره تحت تاثیر قرار می‌گیرد اما تفاوت آتش سوزی بازار تبریز و پلاسکو این است که ۲۴ ساعت بعد از آن شروع به آواربرداری و بازسازی کردیم و یک همدلی و هم‌افزایی بین دستگاه‌های دولتی و نهادهای مردمی مثل اتحادیه‌ها، اتاق اصناف و صندوق‌های قرض‌الحسنه اتفاق افتاد. به طوری که صندوق‌های قرض الحسنه مستقر در بزرگترین بازار سرپوشیده جهان برای هر واحدی که طعمه حریق شده بود تا ۵۰۰ میلیون ریال که از حساب‌های شخصی بازاریان به صورت داوطلبانه مسدود شده بود بدون بهره و با تنفس یکساله و با اقساط ۶۰ ماهه وام پرداخت کردند. این رویه منحصر به شهر اولین‌هاست و تبریز را متمایز می‌کند و این کارها تبریز را به عنوان اولین شهر بدون گدا و بدون معتاد متجاهر خیابانی معرفی می‌کند که حاصل شعور جمعی اصناف و بازاریان تبریز است.
دستگاه‌های دولتی کار خودشان را انجام دادند و صندوق‌های قرض الحسنه که متعلق به خود بازاریان است هم کار خودشان را انجام دادند.


در خصوص سال رونق تولید برای اصناف چه کاری کردید؟ با وجود این همه کمبود مواد اولیه چه برنامه‌ای برای تولیدکننده‌ها دارید؟
بحث رونق تولید داخلی یک اراده جمعی می‌خواهد و صرفا شعار کارساز نیست. به نظر من قبل از هر چیز باید فرهنگ‌سازی اتفاق بیفتد هر چند که ما یک روند رو به رشد را در این خصوص داریم و مردم ما دیگر الان می‌دانند وقتی کالای ایرانی می‌خرند چه اتفاقی می‌افتد اما هنوز همه‌گیر نشده است. الان ما می‌دانیم به ازای هر هزار دلار کالای خارجی که وارد این مملکت می‌شود در صورتی که ما تولیدداخلی را در همان زمینه داشته باشیم، فرصت شغلی را از یک هم وطن می‌گیرد. بسیاری از مردم ما هنوز درگیر محصولات خارجی و برندها هستند و نسبت به این موضوع آگاه نیستند و باید فرهنگ‌سازی به معنای واقعی جا بیفتد. همانطور که مستحضر هستید در این راستا سه سال قبل اصناف تبریز یک کمپین در زمینه کیف و کفش راه انداختندو با زدن یک اتیکت با عنوان «با افتخار کالای ایرانی می‌فروشیم» کاری کردند که الان در حوزه کفش جا افتاده و عملاً کفش خارجی جایگاهی در بازار ما ندارد. از سوی دیگر وضعیت دلار هم مزید بر علت شده و باعث شده که رویکرد مردم نسبت به کالای ایرانی مقداری بیشتر شود. اما به نظر من کافی نیست.


تولید کالای ایرانی مواد اولیه نیاز دارد. در خصوص مواد اولیه چه کار کردید؟
البته بیشترین درصد مواد اولیه را به غیر از چندمورد خاص در داخل تولید می‌کنیم و این طور نیست که همه مواد اولیه وارداتی باشد. نوسانات قیمت ارز به ما کمک کرده که به دنبال تهیه مواد اولیه از داخل باشیم چون یک توجیه اقتصادی مطلوب هم برای مصرف‌کننده مواد اولیه و هم برای تولیدکننده ایجاد کرده است. البته هنوز به نقطه صددرصدی نرسیده‌ایم و درصدی ازمواد باید از خارج وارد شود، مسلماً مقداری فشار وارد می‌شود در این شرایط دولت هم باید چاره‌اندیشی کند. به نظرم دولت در سال ۹۷ اشتباهات فاحش و بزرگی را در این مورد انجام داد. همانطور که می‌دانید دولت بحث دلار ۴۲۰۰ تومانی موسوم به دلارجهانگیری را مطرح کرد و به جای اینکه این دلار به دست تولیدکننده برسد، شاهد بودیم که ۲۰ میلیارد دلار را به دست شرکت‌های کاغذی و خودمانی دادند و شوکی که از این طریق به اقتصاد و بازار ما وارد شد تا ۱۰ سال دیگر هم اثراتش باقی خواهد ماند. همین شوک بود که قیمت دلار را تا ۱۸ هزار تومان بالا برد.
ما باید به این نتیجه رسيده باشیم که هر تصمیمی که در حوزه اقتصادی و تولید گرفته می‌شود نمایندگان بخش خصوصی و بازار، اقتصاددان‌ها، شرکت‌های دانش بنیان و دانشگاه‌ها باید حضور داشته باشند وگرنه بدون حضور آنها نتیجه محکوم به شکست است به عبارت دیگر در مراجع تصمیم‌گیری در حد وزیر باید نماینده بخش خصوصی و بازار به عنوان بازیگران عرصه صنعت و تجارت و تولید حضور داشته باشند زیرا با نگاه دولتی نمی‌شود مشکلات بخش خصوصی و بازار را حل کرد و تا زمانی که این اتفاق نیفتد رونق تولید اتفاق نخواهد افتاد و اقتصاد ما اقتصاد پویا و اشتغال ما اشتغال پایدار نخواهد بود.
متاسفانه در کشور ما تصمیمات اقتصادی با توجه به تصمیمات سیاسی اتخاذ می‌شود. یعنی به جای اینکه یک سیاست اقتصادی مشخص و منطقی و همه‌گیر داشته باشیم از اقتصاد سیاسی پیروی می‌کنیم. به عبارت ساده‌تر سیاست ما اقتصاد ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد این در حالی است که در کشورهای پیشرفته بالاترین فرد سیاسی کابینه قبل از کار سیاسی اقتصاددان و دستی در تجارت داشته است و مصداق بارز آن مایک پمپئو، جان کری ، هیلاری کلینتون ، کاندولیزا رایس و مادلین البرایت در آمریکا به عنوان وزیران امور خارجه است.
ما اقتصادمان را جناحی و سیاسی کرده‌ایم. لذا اعتقادمان این است که یکی از دلایل توسعه یافتگی جوامع پیشرفته این است که دانشگاه‌ها، بخش خصوصی، sme ها، بازار و تولید را جدی گرفتند و به آن بها داده‌اند. به همین دلیل کسی که تا دیروز هیچ فعالیت سیاسی نداشته است و یک اقتصاددان و تاجر موفق بوده رئیس‌جمهور آمریکا می‌شود چون هدف‌شان اقتصادشان است و از سیاست می‌خواهند به شکوفایی اقتصادی برسند. اما ما اقتصادمان را فدای سیاست‌مان می‌کنیم.
الان دوره تحریم‌های ظالمانه است به نظر من تنها نسخه‌ای که برای اقتصاد ایران می‌توان نوشت به کارگیری و باور کردن بخش خصوصی و اجرای سیاست اقتصادی مدون، مشخص و شفاف بر محور اقتصاد مقاومتی و دیگر منویات مقام عظمای ولایت است بنابراین ما باید بخش خصوصی را جدی بگیریم و باور کنیم.
متاسفانه دستگاها هنوز رابطه اشتغال و مالیات ، اشتغال و تامین اجتماعی، اشتغال و قانون کار را را نمی‌دانند!
به عنوان مثال شما فکر می‌کنید مالیاتی که از اصناف گرفته می‌شود چقدر از بودجه ما را شامل می‌شود؟ جالب است بدانید کمتر از ۷ درصد! متاسفانه اشتغال اصناف را فدای این ۷ درصد می‌کنیم. از سوی دیگر بحث قانون کار، بحث مالیات و بیمه تامین اجتماعی دست به دست هم می‌دهند و نتیجه‌اش این می‌شود که الان ۵۷ درصد واحدهای صنفی ما بالاجبار به صورت انفرادی مدیریت می‌شوند این در حالی است که بر مبنای اعلان دستگاهای ذیربط برای ایجاد یک اشتغال پایدار حداقل باید سیصد میلیون تومان هزینه شود.
اگر شرایط را فراهم کنیم و قانون کار و قانون مالیات‌های مستقیم و بیمه را اصلاح کنیم، با جذب حداقل یکنفر در هر واحدصنفی می‌توان 4میلیون اشتغال با هزینه رایگان ایجاد کرد. درحال حاضر سهم sme ها در اشتغالزایی نزدیک به ۱۰ میلیون نفر است اما اگر قوانین اصلاح شود و شرایط موجود را اصلاح کنیم این تعداد می‌تواند تا دو برابر افزایش پیدا کند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید